سفارش تبلیغ
صبا ویژن

...و دوباره زندگی


ساعت 9:19 عصر سه شنبه 87/4/4

 

www.hamtaraneh.com

1. وقتی که والدین تان غیر منطقی هستند با انها بحث استدلالی نکنید ؛ لبخند زده و موافقت کنید . این کار باعث می شود تا انها احساس خجالت و گناه کنند .

2. هنگامی که انها سرگرم صحبت کردن با شما هستند ، به کار دیگری مشغول نشوید زیرا این کار انها را عصبانی می کند .

3. هنگامی که والدین منطقی هستند به انها گوش دهید تا سخن خود را به پایان برسانند ، سپس دلایل و انتقادات خودتان را مطرح کنید . انها انتظار ندارند که شما سخن شان را قطع کنید لذا از این کار عصبانی می شوند و دیگر به شما احترام نخواهند گذاشت .

4. اگر والدین تان درخواست شما را رد کردند یا اجازه انجام کاری را به شما ندادند یا ازادی شما را محدود کردند ، نپرسید «چرا » زیرا با نه دیگری مواجه می شوید . به جای ان بگویید « چه کاری می توانم انجام دهم تا به درخواستم پاسخ دهید یا به ازادی من احترام بگذارید ؟» سوال « چه باید بکنم ؟ » به شما نشان خواهد داد که برای جلب رضایت والدین خود چه کاری باید انجام دهید .

5. اگر والدین شما عصبانی شدند بر اعصاب خود مسلط باشید و ان را کنترل کنید . بسیاری از مواقع عواملی چون ریس ،همسایه و مغازه دار باعث ناراحتی انها شده اند نه شما . با انها ارام باشید و اگر فایده ای نداشت کاری به کارشان نداشته باشید تا به حالت عادی باز گردند .

6. وقتی که عقاید ، خواسته ها و یا شکایات خود را مطرح می سازید ، صدایتان را بلند نکنید و ارام باشید . اگر فریاد بزنید انها فقط صدایتان را می شنوند ولی اگر ارام باشید سخنان شما را نیز می فهمند .

7. هیچ گاه خود را در موقعیتی قرار ندهید که برنده یا بازنده باشید . شما یک بچه هستید لذا شکست می خورید یا تنبیه خواهید شد . سعی کنید مصالحه و تفاهم کنید تا موقعیتی ایجاد شود که هر دوی شما در ان پیروز باشید .

8. اگر نمی توانید با والدین خود صحبت کنید یا انها از صحبت کردن با شما عصبانی می شوند ، سخنان خود را بنویسید و به انها بدهید .

ادامه دارد

 

ببخشید که وقت نشد این مدت اپ کنم روز مادر هم تبریک به تمامی مادران عزیز و فداکار تبریک می گم


¤ نویسنده: گل یاس

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:29 عصر جمعه 87/2/6

درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. میخواهم وقتی بزرگ شدی، مثل این مداد بشوی.
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید:
 -اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام !
پدر بزرگ گفت: بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی، در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری ، برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می رسی و آن صفات عبارتند از  :


صفت اول: می توانی کارهای بزرگ کنی، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند. اسم این دست خداست ، او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد                    

صفت دوم: باید گاهی از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیز تر می شود (و اثری که از خود به جا می گذارد ظریف تر و باریک تر) پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی، چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی.              

صفت سوم: مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست، در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری، مهم است. 

صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است.

و سر انجام پنجمین صفت مداد: همیشه اثری از خود به جا می گذارد. پس بدان هر کار در زندگی ات می کنی، ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کار می کنی، هشیار باشی وبدانی چه می کنی

 

 

 


¤ نویسنده: گل یاس

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:47 عصر شنبه 87/1/10

اندیشه سبز زیباست اما سبزی؛ سرسبزتر از اندیشه سبزی است همیشه بنفشه های کوهستان بهتر از بنفشه های بوم نقاشی اند و شکوفه ها و گل های باغ واقعی تر از شکوفه ها و گل های خشک شده لای دیوان قدیمی حافظ . صدای پای طلوع می اید کسی در من دارد به دنیا می اید کسی در تو .در او . در همه انها که فردا و فرداهای خدا را دوست دارند دارد به دنیا می اید.کسی که شبیه هیچ کسی نیست کسی که به همه روشنایی ها و نورها شبیه است صدایی شبیه توقف یک لحظه ساعت شماطه دار در هال دیروزی، صدایی شبیه ترک برداشتن تخم ، مثل سر چرخاندن جنین.صدایی از جنس چهار و چند دقیقه صبح روزی نو . به رنگ چارقد مادربزرگ و لرزش خفیف صدای همین تو که قران را به سبک عشق قرائت میکنی .سالی پوست انداخته و مادرها به مادربزرگی نزدیکتر شده اند،پدرها به پدر بزرگی. مادربزرگها،مادربزرگتر و پدربزرگها پدربزرگ تر شده اند.بچه ها بزرگ شده اند . نهال ها،جوجه ها ‍،احساس ها ،اندیشه ها و ایمان ها. صدای کسی می اید ؛کسی ،چیزی ‍،معنایی که سرود و سال و سینه ها و سوره و ستایش و سعادت را در خود فرا خوانده و به ساحل رسیدن دست یافته است . خدایا!سال مان را پر سرود کن ...آمین.

 

مهربانا!سینه مان را سرشار از سوره های مهر کن...آمین.

پروردگارا!ستایش مان را سرآغاز سعادت مان گردان...آمین.

خدایا!ما سکوت میکنیم تا سخنان تو را بشنویم و ایه های هستی بخش و مستی بخش تو را بشنویم..آمین.

ای محبوب!عاشق مان بدار و عاشق ترمان کن..آمین.

و اخر این که ان چه خود شایسته می داری ،ان چه در شان بخشش و بخشایش توست،ارزانی مان کن.

...آمین..آمین...ای نرم کننده دل ها و چشم ها....


¤ نویسنده: گل یاس

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3      

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
6
:: بازدید دیروز ::
5
:: کل بازدیدها ::
114223

:: درباره من ::

...و دوباره زندگی

مدیر وبلاگ : گل یاس[38]
نویسندگان وبلاگ :
گل محمدی[18]
گل شب بو[19]

خانم محترم و اقای گرامی ضمن عرض سلام عارضیم که گروه ما گروه ای سه نفره بوده که سعی در فراهم اوردن محیطی فرهنگی و اموزنده برای کاربران و بازدید کننده گان ارجمند را دارد لذا از این که پاره ای از وقت خود را صرف مطالعه وبلاگ گروهی فرهنگی تخصصی ما می کنید کمال تشکر و قدر دانی رو داریم ... نکته قابل ذکر این که افراد این گروه از نظردهندگان گرامی خواهشمند است از الفاظ احساسی (چون گلم و عزیزم و ...) در کامنت های که لطف می کنند و در صفحه نظرات می گذارند استفاده نکند و به ازای ان از اسم های انتخابی هر یک از نویسندگان برای مخاطب قرار دادن استفاده شود ... با تشکر فراوان

:: لینک به وبلاگ ::

...و دوباره زندگی

:: آرشیو ::

کودک
خواندنی ها
قابل توجه اقایون
قابل توجه خانم ها
قابل توجه نوجوانان
نکته های طلایی زندگی خوب

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

پرسه زن بیتوته های خیال
اشک مهتاب
عشق یعنی آزادی
لقمان
اقاقی
موفقیت در زندگی
روز نگاره های من در پس لحظه های بودنم
دچار یعنی عاشق...
خانواده و زندگی سالم
اناهیتا
پنجره

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::